بازگشت با چند نکته
یک) در مورد سوال پست قبل نظر خود من این است که تعامل خوب وزیر با رسانه ها و خبرنگاران و پرهیز از وارد شدن به حاشیه ها از مهمترین دلایل شکل گرفتن تصویر خوب از این وزیر در اذهان است. هر دو این موارد در کامنت ها اشاره شده بود.
دو) در این چند وقت که کمتر می نوشتم گرفتار مهمترین تصمیم زندگی بودم و بالاخره این تصمیم بزرگ گرفته شد. حتما بهم حق می دهید که کمتر بنویسم.
سه) البته در این ایام از پروژه های مختلف دور نبودم. در این مدت یکی از اثربخش ترین پروژه های استراتژی دوران کاریم را تجربه کردم. این پروژه در یک شرکت تولیدی صنعتی که حدود 200 پرسنل دارد انجام شد که از استراتژی های کلان تا مقوله برنامه های عملیاتی تولید شد. به نظرم تعهد و درگیرشدن مدیریت ارشد و البته روش تعاملی و خاص ما در این زمینه بی تاثیر نبود. شاید برای خود من لذت بخش ترین قسمت کار زمان هایی است که یک بحث استراتژیک را وسط می اندازی و می بینی که مدیران و تصمیم گیرندگان اصلی روی آن بحث می کنند. بحث هایی که شاید هیچ گاه فرصت بحث در مورد آنها در سازمان پیش نمی آید.
چهار) در یک پروژه دیگر در حال تدوین یک مدل سفارشی مدیریت پورتفولیو هستم. این مدل برای یک سازمانی در حال تدوین است که بسیار پیچیده است. به این نتیجه رسیده ام که برخی پیچیدگی ها به گونه ای است که اصطلاحا خوش تعریف و خوش ساختار هستند و این پیچیدگی قابل تحمل و قابل تحلیل است. مثلا پیچیدگی که در مقوله مدیریت پروژه وجود دارد و پی ام باک به خوبی آن را دسته بندی و تحلیل کرده است. اما نوع دیگری از پیچیدگی که عمدتا در سازمان های ایرانی دیده می شود منشا آشفتگی و بی نظمی و شلم شوربایی (عجب اصطلاحی!) دارد که به این راحتی ها قابل هضم و درک نیست و در ساختار و الگو و .. نمی گنجد.